جملات ربط یا transition
استفاده درست از جملات ربط یا transition برای نگارش روان تر
در خیلی موارد، نوشتار شما از یک مسیر منطقی تبعیت می کند به طوری که از مقدمه شروع شده با نتیجه گیری تمام می شود. در این بین، در نقاط مختلف در طول مسیر شما توقف خواهید داشت. جملات ربط کمک می کنند که نوشتار شما به شکلی شفاف و منطقی این مسیر را طی کند.
جملات ربط یا transition همان طور که از اسمشان پیداست مبین گذار بین تفکراتی است که آن ها را به هم وصل می کند. در واقع ان ها شبیه به نوعی نواختن بی مکث است که how، when، where، why و سایر روابط مورد بررسی در نوشتار از مقدمه تا نتیجه گیری را به مخاطب نشان می دهد.
جملات ربط چه هستند؟
این ها جملاتی هستند که رابطه بین دو یا چند ایده را نشان می دهند. به آن ها می توانید مثل یک پل یا تونل نگاه کنید که قسمت های مختلف کارتان را به کمک کلمات و عبارات خاص (شبیه به علائم راهنمایی و رانندگی) به هم وصل می کند. مثال:
- آن شرکت عادت دارد راندمان را به عنوان یکی از ارزش های اصلی برندش معرفی کند. اما (however)، ساختار کنونی روز کاری آن ها ناکارآمد بوده و بهره وری کارمندان را پایین می آورد. با روی آوردن به یک ساختار اساسا دورکاری با ساعات کاری منعطف بهره وری را با بهبود راندمان افزایش می دهد.
در این مثال، جمله وسطی همان جمله ربط و گذار است. سعی کنید اولین و سومین جمله را پشت سر هم بخوانید و از روی جمله وسطی یا گذار بپرید. این دو جمله معنی می دهند اما بدون جمله وسطی کلیت عبارت خیلی مفهومی و معنادار نیست.
یک جمله گذار خوب چه ویژگی هایی دارد؟
یک جمله گذار یا ربطی خوب جمله ای است که رابطه بین ایده های مدنظر نویسنده را کاملا شفاف مشخص می کند. این نوع جمله یکی از مهم ترین ابزارهایی است که در جعبه ابزار نگارشتان در اختیار دارید چون فارغ از این که چه چیزی می نویسید – مثلا مقاله خبری، مقاله علمی، تحقیق و غیره – توانایی بیان ایده هایتان به شکلی شفاف و قابل فهم برای خواننده حرف اول را می زند.
بهترین جمله گذار یا ربط در یک موقعیت مشخص بستگی به نیاز ارتباطی شما دارد. مثلا، اگر می خواهید نکته ای را به خواننده بفهمانید که با عبارت و گزاره قبلی تان در تضاد است، جمله ربط خوب جمله ای است یکی از کلمات however، despite this/that، in contrast، یا nonetheless/nevertheless را در خود دارد. مثال:
- برای خودم اولویت تعیین کرده ام تا یک ساعت قبل از این که بخواهم خانه را ترک کنم بیدار شوم. اما (Despite this،) حداقل دو بار در هفته سر کار دیر می رسم.
- اکثر بچه های کلاس گفتند که جمعه روز محبوب هفته شان بود. اما (However،) گروه کوچکی از بچه ها چهارشنبه را به عنوان روز محبوبشان گزارش کردند.
جملات گذار اما خیلی بیشتر از صرفا بیان تضاد استفاده می شوند. کارهای دیگر آن ها عبارتند از بیان شباهت، ترتیب و تسلسل، تاکید، موقعیت، مثال، و روابط علی. مثال های بیشتری با هم می بینیم:
- کارمندانی که به دفتر بازگشتند، از زمان شروع یک هفته چهار روزه، سطوح بالاتری از بهره وری را گزارش کردند. به طور مشابه (Similarly،) کارمندان دورکار نیز گزارش کرده اند که با این برنامه جدید بهره وری بالاتری دارند.
- اولا، اجاقتان را تا دمای 150 درجه سانتی گراد گرم کنید. سپس، ضمن گرم شدن اجاق، شروع به ترکیب کردن مواد خشک غذایتان بکنید.
- او تصمیم گرفت از آن محله خرید نکند چون خیلی مسافتش با دفتر او زیاد بود. مهم تر از آن (More importantly)، مدارسش خیلی رتبه بالا و ممتاز نیستند.
- مهمانی هایی که می گیرد خیلی برایش لذت بخش است چون همیشه فعالیت های منحصربفردی انجام می دهد. برای مثال (For instance)، در آخرین مهمانی هالووینش نوعی جنگیری در نیمه شب انجام دادند.
- من آجرها را تا جایی که توانستم روی هم چیدم. بغل دست این آجر ستونی، بقیه آجرهای اضافی را انداختم.
- آن ها 15 دقیقه تاخیر داشتند. برای همین یا در نتیجه (therefore)، به آن ها اجازه ندادیم تا برای دیدن نمایش وارد شوند.
- خاله و دایی من دیزنی را خیلی دوست دارند. در واقع (in fact)، دو بار در سال به آن جا می روند.
کلمات و عبارات مفید برای جملات ربط
حالا پس سوالتان این است که چه چیزی جملات عادی را به جملات ربط تبدیل می کند؟ کلمات ربط.
کلمات و عبارات ربط همان علائم راهنمایی و رانندگی هستند که جریان نوشتار شما را از یک فکر به فکر دیگر هدایت می کنند. کلمه ربطی که انتخاب می کنید خیلی برای توانایی خواننده در فهم نوشتار مهم است چون در اغلب موارد، جملات شبیه به هم می توانند معنای خیلی متفاوتی داشته باشند اگر کلمات ربطشان متفاوت باشد. چند مثال جالب:
- ما عاشق این هستیم که رستوران های محلی مختلفی را امتحان کنیم و غذاهای جدید را تست کنیم. اخیرا (recently)، ما دو رستوران جدید را در مرکز شهر تست کردیم.
- ما عاشق این هستیم که رستوران های محلی مختلفی را امتحان کنیم و غذاهای جدید را تست کنیم. برای همین (hence)، ما دو رستوران جدید را در مرکز شهر تست کردیم.
- ما عاشق این هستیم که رستوران های محلی مختلفی را امتحان کنیم و غذاهای جدید را تست کنیم. کلا (on the whole)، ما دو رستوران جدید را در مرکز شهر تست کردیم.
دقت کردید که صرفا با تغییر کلمه ربط، چقدر مفهوم جملات عوض شد. حالا مهم ترین کلمات و عبارات ربط را مرور می کنیم:
موارد شباهت:
- Similarly
- Also
- Likewise
- Just as
- In the same way/vein
موارد تاکیدی:
- از همه مهمتر (most importantly)
- در واقع (in fact)
- چون (because)
- البته (of course)
- در واقع (indeed)
- دقیقتر بگیم (to underscore this)
موارد علت و معلول:
- در نتیجه (therefore, thus, consequently)
- به خاطر (because of, due to)
موارد بیان موقعیت:
- بالا (above)
- بغل (adjacent)
- زیر (below)
- کنار (beside)
- زیر (under)
- در عرض و آن طرف (across from)
- بغل و نزدیک (nearby)
- دور از (far away)
موارد بیان ترتیب و تسلسل:
- اولا (firstly)
- ثانیا (secondly)
- سپس (next)
- در نهایت (lastly)
- سوما (thirdly)
- بعد از آن (after that)
- قبل از شروع (before you begin)
- در نهایت (finally)
کلمات مبین مثال:
- For example
- For instance
- Specifically
- To illustrate
جملات ربط بین پاراگراف ها
به غیر از نوشتن جملات قوی به کمک کلمات و عبارات ربط، می توانید از این ابزارهای ارزشمند برای نوشتن پاراگراف های موثرتر هم کمک بگیرید. عموما، جای ایده آل برای یک جمله ربط در شروع پاراگراف هست چون شما در این جا مربوط و وارد بودن اطلاعات جدید را توضیح می دهید. جمله ربط شما باید دو کار بکند: معرفی موضوع آن پاراگراف و ارائه نوعی بستر و context در آن قسمت به عنوان یک کل.
مثال:
ما تمام روز را کوه نوردی کردیم. بعد از چند ساعت، دوستم، سگم، و من خیلی خسته شدیم و دفعات استراحتمان بیشتر شد. اما وقتی که نمایی از قله کوه را دیدیم، انگار دوباره زنده شدیم و با انرژی قدم های آخر را طی کردیم. ما برای ماه ها این مسافرت را برنامه ریزی کرده بودیم و بالاخره به مقصد رسیدیم.
بعد از آن که به قله رسیدیم (after we reached the peak)، وقتش بود که تصمیم بگیریم بهترین مسیر برگشت و پایین رفتن از کوه کدام است. یه جورایی عجیب به نظر می رسد چون …
در مثال بالا، استفاده از “after” برای شروع گذار نوعی تضاد متنی و بستری بین ایده های کلی هر پاراگرف ایجاد می کند. دقت کتید که نوع کلمات و عبارات ربطی که در دل پاراگراف ها استفاده می شود همیشه آن هایی نیستند که برای بین پاراگراف ها مفید هستند. مثلا، شروع یک پاراگراف جدید با کلماتی مثل در نتیجه یا به طور مشابه معمولا نمی تواند اطلاعات بعدی را به خوبی و کافی توضیح بدهد.
جملات ربط بین قسمت های مختلف
همان طور که جملات ربط پیشروی از یک پاراگراف به پاراگراف بعدی را منسجم تر می کند، جملات ربط قسمت های بزرگتر متن شما را هم بهتر به هم وصل می کنند. در برخی موارد، شاید به بیش از یک جمله احتیاج داشته باشید تا از یک قسمت به قسمت بعدی بروید. این جملات و پاراگراف های سنگین تر هدف مشترکی با کلمات ربط بین پاراگراف ها دارند: ایجاد ارتباط بین مفاهیم مورد بررسی در قسمت های پشت سر هم متن شما.
نگاهی به این جملات ربط بیندازید و ببینید چطور می شود آن ها را برای هدایت خواننده در خلال اجزای بزگتر نوشته تان استفاده کنید.
تا سال 2018 مشخص شد که ما در یک حوزه کلیدی از رقبا عقب ماندیم: ارائه X. هر مرکز خدمات مشهور دیگری از این نوع سیستم استفاده می کند و افزایش فروش و … را پس از اعمال آن تجربه کرده است.
حالا که تک تک مراکز X مان را به سیستم جدید و کاملا … ارتقا داده ایم، شرکت ما دارد بررسی می کند کدام پروژه بزرگ مقیاس از همه واجب تر است که در سال آینده تمام شود. حوزه هایی هستند که فضای زیادی برای بهبود دارند و هر کدام چالش های خاص خودش را دارد.
یکی از این حوزه نگه داری و حفظ کارمندان است. اخیرا، ما … / حوزه کلیدی دیگری که تیم ما شناسایی کرده حضور انلاین ما هست. ما استراتژی های ….
جملات ربط در دل پاراگراف ها
همان طور که پیشتر گفتیم، جملات ربطی که برای معرفی پاراگراف های جدید استفاده می کنید معمولا همان هایی نیستند که برای گذار از یک جمله به جمله دیگر در دل پاراگراف استفاده می شود. این جملات حوزه و گستره محدودتری دارند و بهترین استفاده شان در گذارهای محدودتر است مثلا مقایسه جزئیات مربوط به ایده ها و نه مقایسه خود ایده ها.
جملات ربط و گذار در دل پاراگراف ها ضروری هستند. مثال زیر نوعی پاراگراف هست که جمله ربط ندارد:
بهترین روزهای کودکی ام آن روزهایی بود که در کابین پدربزرگم روی دریاچه سپری کردم. من یادگرفتم چطور شنا کنم. پدربزرگم من را به یک خلیج کوچک و کم عمق برد که در آن جا همه موارد ابتدایی را تمرین کردم. من یک شناگر مطمئن و با اعتماد بنفس بودم.
همان طور که دیدید، کمی بدقلق و کج و کوله بود! حالا با کلمات/عبارات ربط خواهید دید که چقدر روان تر شده:
بهترین روزهای کودکی ام آن روزهایی بود که در کابین پدربزرگم روی دریاچه سپری کردم. در آن جا (that’s where) من یادگرفتم چطور شنا کنم. هر بعد از ظهر(every afternoon)، پدربزرگم من را به یک خلیج کوچک و کم عمق برد که در آن جا همه موارد ابتدایی را تمرین کردم. وقتی هشت ساله شدم (By the time I was eight)، من یک شناگر مطمئن و با اعتماد بنفس بودم.
پس یاد گرفتیم که چقدر کلمات و عبارات ربط برای ایجاد ارتبط منطقی و منسجم در متن ضروری هستند. اگر احیانا در متن مقاله تان در استفاده از این موارد به مشکل خورده اید، آکادمی ویرایش ایران در خدمت شماست تا تمام این مشکلات را رفع نمایید.
پاسخگوی سوالات و نظرات شما هستیم