مطالعه موردی
مطالعات موردی یا موردکاوی یعنی تحقیقات عمیق روی یک فرد، گروه، رویداد یا جامعه . به طور معمول، در موردکاوری، داده ها از منابع مختلف با استفاده از چندین روش (مانند مشاهده و مصاحبه) جمع آوری می شوند.
روش تحقیق مطالعه موردی از پزشکی بالینی (سابقه موردی، یعنی سابقه شخصی بیمار) نشات گرفته است. در روانشناسی، مطالعات موردی اغلب به مطالعه یک فرد خاص محدود می شود.
اطلاعات عمدتاً بیوگرافی است و به رویدادهای گذشته فرد (یعنی گذشته نگر) و همچنین رویدادهای مهمی که در حال حاضر در زندگی روزمره او رخ می دهد مربوط می شود.
مطالعه موردی یک روش تحقیقی نیست، اما محققان روشهایی را برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها انتخاب میکنند که محتوای مناسب برای این نوع مطالعات را تولید کند.
فروید (1909a، 1909b) تحقیقات بسیار دقیقی را در مورد زندگی خصوصی بیماران خود انجام داد تا هم بتواند به بیماری های آن ها پی ببرد و هم به آنها کمک کند.
پس مطالعه موردی روشی است که فقط باید توسط یک پزشک یا روانشناس، درمانگر یا روانپزشک، به عنوان مثال، فردی با صلاحیت حرفه ای استفاده شود.
مسئله اخلاقی مهم صلاحیت است یعنی فقط کسی که واجد شرایط تشخیص و درمان یک فرد است میتواند یک مطالعه موردی رسمی در رابطه با رفتار غیرعادی (یعنی غیرعادی) یا رشد غیر معمول انجام دهد.
در روان شناسی، هدف مطالعه موردی، کشف مضامین، الگوهای رفتاری و عوامل زمینهای تأثیرگذار از طریق یک رویکرد تحقیقی استقرایی است که منجر به قدرت تبیین و درک بیشتر پدیدههای دنیای واقعی میشود.
مثال های مطالعات موردی روان شناسی
مطالعات موردی بالینی
- بررسی اثربخشی رویکردهای روان درمانی با یک بیمار
- ارزیابی و درمان بیماری های روانی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، PTSD
- موارد عصب روانشناختی که آسیبها یا اختلالات مغزی را بررسی میکنند
مطالعات موردی روانشناسی کودک
- مطالعه رشد روانی از بدو تولد تا نوجوانی
- موارد اختلالات یادگیری، اختلالات طیف اوتیسم، ADHD
- اثرات تروما، سوء استفاده، محرومیت بر رشد
انواع مطالعات موردی
- مطالعات موردی توضیحی: برای کشف علیت به منظور یافتن اصول زیربنایی استفاده می شود. برای انجام تحلیل کیفی برای توضیح پیوندهای علّی مفروض مفید است.
- مطالعات موردی اکتشافی: برای بررسی موقعیتهایی استفاده میشود که مداخلهای تحت ارزیابی مجموعهای از نتایج یا خروجی های مشخص ندارد. این کار به تعریف سوالات و فرضیه ها برای تحقیقات آینده کمک می کند.
- مطالعات موردی توصیفی: یک مداخله یا پدیده و زمینه واقعی زندگی که در آن رخ داده است را توصیف می کند. برای نشان دادن موضوعات خاص در یک ارزیابی مفید است.
- مطالعات چند موردی: برای بررسی تفاوتها بین موارد و تکرار یافتهها در بین موارد استفاده میشود. برای مقایسه و مقایسه موارد خاص مفید است.
- Intrinsic: برای درک بهتر یک مورد خاص استفاده می شود و برای ثبت پیچیدگی یک مورد خاص مفید است.
- جمعی (Collective or case series): برای کشف یک پدیده کلی با استفاده از مطالعات موردی متعدد استفاده می شود. برای مطالعه مشترک گروهی از موارد به منظور بررسی پدیده مفید است.
از کجا داده ها برای مطالعه موردی پیدا کنیم؟
مکان های مختلفی برای یافتن داده ها برای مطالعه موردی وجود دارد. نکته کلیدی این است که داده ها را از منابع متعدد جمع آوری کنید تا تصویری کامل از مورد به دست آورید و حقایق یا یافته ها را از طریق مثلث بندی شواهد (triangulation) تأیید کنید.
بیشتر این اطلاعات احتمالاً کیفی هستند (یعنی توصیف شفاهی به جای اندازه گیری)، اما روانشناس ممکن است داده های عددی را نیز جمع آوری کند.
1. منابع اولیه
- مصاحبه ها – مصاحبه با افراد کلیدی مرتبط با پرونده برای دریافت دیدگاه ها و بینش های آنها. مصاحبه روشی بسیار موثر برای به دست آوردن اطلاعات در مورد یک فرد است و ممکن است برای جمعآوری نظرات دوستان، والدین، کارفرما، همکاران و دیگرانی که شناخت خوبی از فرد دارند و همچنین برای به دست آوردن حقایق از خود شخص استفاده شود.
- مشاهدات – مشاهده رفتارها، تعاملات، فرآیندها و غیره مربوط به موردی که در زمان واقعی آشکار می شوند.
- اسناد و سوابق – بررسی اسناد خصوصی، یادداشت های روزانه، سوابق عمومی، مکاتبات، صورتجلسات و غیره مربوط به پرونده.
2. منابع ثانویه
- اخبار/رسانه ها – پوشش خبری رویدادهای مربوط به مطالعه موردی.
- مقالات دانشگاهی – مقالات مجلات، پایان نامه ها و غیره که در مورد مورد بحث می کنند.
- گزارش های دولتی – داده ها و سوابق رسمی مربوط به زمینه پرونده.
- کتابها/فیلمها – کتابها، مستندها یا فیلمهایی که در مورد این پرونده بحث میکنند.
3. سوابق بایگانی
جستجو در آرشیوهای تاریخی، مجموعههای موزه و پایگاههای اطلاعاتی برای یافتن اسناد مرتبط، سوابق دیداری/صوتی مرتبط با تاریخچه پرونده و زمینه.
بایگانیهای عمومی مانند روزنامهها، سوابق سازمانی، مجموعههای عکاسی همگی میتوانند شامل اطلاعات مرتبط بالقوه برای روشن کردن نگرشها، دیدگاههای فرهنگی، شیوههای رایج و زمینههای تاریخی مرتبط با روانشناسی باشند.
4. سوابق سازمانی
سوابق سازمانی مزیت اغلب جمع آوری مجموعه داده های بزرگ را در طول زمان ارائه می دهد که می تواند بینش های روانشناختی را آشکار یا تأیید کند.
البته، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و اخلاقی در مورد دادههای محرمانه باید با دقت بررسی شوند.
با این حال، با پروتکلهای مناسب، سوابق سازمانی میتوانند زمینه و عمق تجربی ارزشمندی را برای مطالعات موردی کیفی برای بررسی تلاقی روانشناسی و سازمانها فراهم کنند.
- تحقیقات روانشناسی سازمانی/صنعتی: سوابق سازمانی مانند نظرسنجیهای کارکنان، دادههای جابجایی/نگهداری، خطمشیها، گزارشهای حوادث و غیره ممکن است بینشی در مورد موضوعاتی مانند رضایت شغلی، فرهنگ و پویایی محیط کار، مسائل رهبری، رفتارهای کارکنان و غیره ارائه دهد.
- روانشناسی بالینی: درمانگران/بیمارستانها ممکن است برای مطالعه جنبههایی مانند ارزیابیها، تشخیصها، طرحهای درمانی و غیره به سوابق پزشکی ناشناس دسترسی داشته باشند. این میتواند شیوههای بالینی را روشن کند.
- روانشناسی مدرسه: مطالعات می تواند از سوابق دانش آموز ناشناس مانند نمرات آزمون، نمرات، مسائل انضباطی، و ارجاعات مشاوره برای مطالعه رشد کودک، موانع یادگیری، اثربخشی برنامه های حمایتی و موارد دیگر استفاده کند.
چگونه می توانم یک مطالعه موردی در پزشکی یا روانشناسی بنویسم؟
دستورالعمل های مطالعه موردی مشخص شده توسط یک مجله یا استاد پزشکی/روانشناسی خود را دنبال کنید. اجزای کلی مطالعات موردی بالینی عبارتند از: پیشینه، علائم، ارزیابی ها، تشخیص، درمان و پیامدها.
تفسیر اطلاعات به این معنی است که محقق تصمیم می گیرد چه چیزی را در نظر بگیرد یا کنار بگذارد. یک مطالعه موردی خوب باید همیشه روشن کند که کدام اطلاعات توصیف واقعی و کدام یک استنتاج یا نظر محقق است.
1. مقدمه
با ارائه اطلاعات پس زمینه مانند جمعیت شناسی، تاریخچه مربوطه و ارائه مشکل، پیشینه ای را در مورد زمینه مورد و دلیل مورد نظر ارائه دهید.
در صورت امکان به طور خلاصه با موارد مشابه منتشر شده مقایسه کنید. تمرکز/اهمیت مورد را به وضوح بیان کنید.
2. ارائه مورد
مشکل ارائه شده را با جزئیات توصیف کنید، از جمله علائم، مدت زمان، و تأثیر آن بر زندگی روزمره.
شامل اطلاعات دموگرافیک مشتری مانند سن و جنسیت، اطلاعاتی در مورد روابط اجتماعی و سابقه سلامت روان باشد.
تمام علائم فیزیکی، عاطفی و/یا حسی گزارش شده توسط مشتری را شرح دهید.
از نقل قول های بیمار برای توصیف کلمه به کلمه شکایت اولیه استفاده کنید. بعد از آن خلاصههای کامل جمله وار از جزئیات مربوط به تاریخچه جمعآوریشده را ارائه دهید، از جمله مؤلفههای کلیدی که منجر به تشخیص مؤثر شدهاند.
نتایج معاینه بالینی، یعنی آزمایشهای ارتوپدی/عصبشناسی، تصویربرداری، آزمایشهای آزمایشگاهی، و غیره را خلاصه کنید. به جای نتیجهگیری ذهنی، به نتایج واقعی توجه کنید. اگر تصاویر مشخصا قابل تکرار/ناشناس بودند، آن ها را ارائه دهید.
قبل از گذار به قسمت مدیریت بیماری، تشخیص یا برداشت بالینی را به وضوح بیان کنید.
3. مدیریت و نتیجه
کل مدت مراقبت و تعداد درمان های انجام شده در X بازه زمانی را مشخص کنید. از نامها/توضیحات خاص برای هر روش درمانی/مداخلهای استفاده کنید.
ارائه نتایج مداخله، از جمله هر گونه داده کمی یا کیفی جمع آوری شده.
برای نتایج، در صورت امکان از مقیاس های آنالوگ بصری برای درد، سیاهه های مصرف دارو و غیره استفاده کنید و شامل گزارش خود بیمار در مورد بهبود/بدتر شدن علائم باشد. به دلیل پشت ترخیص بیمار/پایان مراقبت او اشاره کنید.
4. بحث
تجزیه و تحلیل مورد، بررسی عوامل دخیل، محدودیت های مطالعه، و ارتباط با تحقیقات موجود.
اثربخشی مداخله را با در نظر گرفتن عواملی مانند پایبندی شرکت کنندگان، محدودیت های مطالعه و توضیحات جایگزین بالقوه برای نتایج تجزیه و تحلیل کنید.
هر گونه سؤال مطرح شده در تحلیل موردی را شناسایی کنید و بینش ها را به نظریه های تثبیت شده و تحقیقات فعلی در صورت امکان مرتبط کنید. از ادعاهای قطعی در مورد توضیحات فیزیولوژیکی خودداری کنید.
مفاهیم بالینی را ارائه دهید و جهتهای تحقیقاتی آینده را پیشنهاد دهید.
5. موارد اضافی
از دستیاران خاص فقط برای پشتیبانی در نوشتن تشکر کنید. بدون تشکر از بیمار
منایع باید مستقیماً از هرگونه ادعا یا نقل قول های کلیدی پشتیبانی کنند.
از جداول/شکل ها/تصاویر فقط در صورتی استفاده کنید که آموزنده باشند. شامل مجوزها و راهنمای نمودارها / یادداشت های توضیحی.
نقاط قوت مطالعات موردی
- اطلاعات دقیق (کیفی غنی) را ارائه می دهد.
- بینشی برای تحقیقات بیشتر فراهم می کند.
- امکان بررسی شرایط غیرعملی (یا غیراخلاقی) را بیشتر فراهم می کند.
مطالعات موردی به محقق اجازه میدهد تا موضوعی را با جزئیات بسیار بیشتر از آنچه ممکن است در صورت تلاش با تعداد زیادی از شرکتکنندگان در تحقیق (رویکرد غیرمعمول) با هدف «میانگین» بررسی کند.
به دلیل رویکرد عمیق و چند جانبه، مطالعات موردی اغلب جنبههایی از تفکر و رفتار انسان را روشن میکنند که مطالعه آنها به روشهای دیگر غیراخلاقی یا غیرعملی است.
تحقیقاتی که فقط جنبههای قابل اندازهگیری رفتار انسان را بررسی میکنند، احتمالاً بینشی در مورد بعد ذهنی تجربه، که برای روانشناسان روانکاوان و انسانگرا مهم است، به ما نمیدهند.
مطالعات موردی اغلب در تحقیقات اکتشافی استفاده می شود. آنها می توانند به ما در ایجاد ایده های جدید کمک کنند (که ممکن است با روش های دیگر آزمایش شوند). همچنین، راه مهمی برای نشان دادن نظریه ها هستند و می توانند به نشان دادن اینکه چگونه جنبه های مختلف زندگی یک فرد با یکدیگر مرتبط هستند کمک کنند.
بنابراین، این روش برای روانشناسانی که دیدگاهی جامع را اتخاذ می کنند (یعنی روانشناسان انسان گرا) مهم است.
نقاط ضعف مطالعات موردی
- عدم دقت علمی و ارائه پایه ضعیف برای تعمیم نتایج به جمعیت گسترده تر.
- احساسات ذهنی خود محققین ممکن است بر مطالعه موردی تأثیر بگذارد (سوگیری محقق).
- تکرارپذیری آن مشکل است.
- وقت گیر و پرهزینه.
از آنجایی که یک مطالعه موردی تنها با یک فرد/رویداد/گروه سروکار دارد، هرگز نمیتوانیم مطمئن باشیم که مطالعه موردی بررسیشده نماینده مجموعه وسیعتری از نمونههای «مشابه» است. این بدان معناست که نتایج حاصل از یک مورد خاص ممکن است به تنظیمات دیگر قابل انتقال نباشد.
در روان شناسی، از آنجایی که مطالعات موردی مبتنی بر تجزیه و تحلیل داده های کیفی (به عنوان مثال، توصیفی) است، بسیاری از مطالب به تفسیر روانشناس از اطلاعاتی که به دست آورده بستگی دارد.
پاسخگوی سوالات و نظرات شما هستیم