مغالطه حکایتی

نمونه ای از مغلطه حکایت

لین فکر می‌کند که سیگار روی امید به زندگی تأثیر نمی‌گذارد، زیرا مادربزرگش به مدت 4 دهه سیگار می‌کشید و تا 87 سالگی زندگی کرد.

این واقعیت که سیگار کشیدن مادربزرگ لیان منجر به سرطان یا بیماری دیگری نشده است، به این معنی نیست که فرد دیگری با همان رفتار نتیجه مشابهی داشته است.

من هرگز ازدواج موفقی ندیده ام. ازدواج ایده بدی است.

با اینکه گوینده فقط ازدواج های ناخوشایند دیده است، اما به این معنا نیست که ازدواج خوشبختی وجود ندارد و مردم باید از ازدواج اجتناب کنند.

توضیح کاملتر

مغالطه حکایتی یک مغالطه منطقی است که در آن فرد به جای شواهد واقعی یا استدلال منطقی، نتیجه گیری خود را بر اساس یک تجربه یا حکایت شخصی استوار می کند. این مغالطه به عنوان مغالطه “تجربه شخصی” نیز شناخته می شود و اغلب به عنوان نوعی سوگیری تاییدی استفاده می شود که در آن از تجربیات خود برای شکل دادن به باورها استفاده می شود. اغلب در یک زمینه استدلالی استفاده می شود و به اعتبار استدلال آسیب می رساند زیرا هر گونه شواهد مخالف را نادیده می گیرد.

مغالطه حکایتی بیشتر در قالب یک “شهادت (testimonial)” استفاده می شود که در آن فرد از تجربه خود به عنوان اثبات ادعا استفاده می کند. این شکل استدلال اغلب در بازاریابی استفاده می شود، زیرا شرکت ها از شهادت مشتریان راضی برای تبلیغ محصولات خود استفاده می کنند. با این حال، این شکل از استدلال، هر گونه شواهدی را که ممکن است با ادعا مخالفت کند، نادیده می گیرد، و به این ترتیب یک مغالطه منطقی تلقی می شود.

مغالطه حکایتی همچنین به شکل «توسل به مرجعیت» استفاده می شود که در آن فرد از نظر یک مرجع به عنوان مدرکی برای ادعا استفاده می کند. این شکل از استدلال اغلب در زمینه های حقوقی استفاده می شود، زیرا یک فرد ممکن است از شهادت یک شاهد متخصص در تلاش برای اثبات نظر خود استفاده کند. با این حال، این شکل از استدلال، هر گونه شواهدی را که ممکن است با ادعا مخالفت کند، نادیده می گیرد، و به این ترتیب یک مغالطه منطقی تلقی می شود.

مغالطه حکایتی همچنین می تواند به شکل “توسل به احساسات” استفاده شود که در آن فرد از جذابیت های احساسی برای بیان نظر خود استفاده می کند. این شکل از استدلال اغلب در زمینه‌های سیاسی استفاده می‌شود، زیرا ممکن است یک فرد از زبان پر از احساس در تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطب استفاده کند. با این حال، این شکل از استدلال، هر گونه شواهدی را که ممکن است با ادعا مخالفت کند، نادیده می گیرد، و به این ترتیب یک مغالطه منطقی تلقی می شود.

مغالطه حکایتی یک مغالطه منطقی است که به هر استدلالی که در آن استفاده شود آسیب می رساند. هر گونه شواهد مخالف را نادیده می گیرد و صرفاً به تجربه فردی که ادعا می کند متکی است. به این ترتیب، مهم است که به یاد داشته باشید که تجربه شخصی یک فرد لزوماً منعکس کننده حقیقت یک موقعیت نیست، و مهم است که به دنبال شواهد و استدلال های منطقی برای ایجاد یک نتیجه گیری معتبر باشید.

پاسخگوی سوالات و نظرات شما هستیم

آکادمی ویرایش ایران

با ما تماس بگیرید

ایمیل ما